بی و تن

روزانه ها

1392/5/28

بايد فراموشت كنم چنديست تمرين ميكنم/ من ميتوانم ميشود،آرام تلقين ميكنم

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

آخرین مطالب
  • ۹۳/۰۲/۲۹
    من

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۸
تیر


بسم الله الرحمن الرحیم

اگه این جوری بخوام پیش برم باید تمام پست های ابن وبلاگ در باره ی مکبر های روستای...بشه. ا(البته این روستا در بین روستاهای اطرافش به اسراییل معروفه)امروز یه پسر بچه مکبر بود.تقریبا 7 سالش بود...اگه از سوتی های تکبیر گفتن  بین نماز بگذریم به اتفاق جالب افتاد.وقتی نماز تموم شد گفت تکبیر

الله اکبر

الله اکبر

خامنه ای رهبر

مرگ بر ضد ولایت فقیه

درود بر رزمندگان اسلام

مرگ بر شهیدان

یه دفعه ترکیدم...وای.مونده بودم چه کار کنم.اهالی مسجد حرص میخوردن.یادم افتاد که به این روستا میگن اسراییل.دیگه رفتم سجده و ....

فقط میشنیدم که میگفتن اگه اهالی شهر و روستاهای اطراف بفهمن چی میشه...؟؟؟؟

اینم موند برای همیشه....

 

  • سید مهدی حسینی
۲۴
تیر


آخر الزمون یعنی این

دیگه مکبرای   مساجد هم تغییر کردن

محدثه کوچولوی 5 ساله وقتی پسرا نبودن رفت میکروفون رو برداشت و روی پایه قرار دادش و مکبر مسجد شد...

 

  • سید مهدی حسینی
۱۹
تیر


بخت امسال چه با من یار است

عطشت را عطشم غمخوار است

به فدای لب عطشان حسین

اولین ذکر پس از افطار است

  • سید مهدی حسینی
۰۸
تیر
وقتی وسط نوشتن یه پست مستقیم که فقط 5 تا کلمه مونده بود تا پستت تموم بشه ، برقا بره چی کار میکنی؟؟؟؟

  • سید مهدی حسینی
۰۵
تیر

من نه شاعرم و نه از شعر چیزی میدانم.گاهی چیزهایی ورد زبان آدمی میشود که تا به روی کاغذ بیاید از آن چیزی بافی نمیماند جز جگر زلیخا.بعد آدم هوس میکند کمی تغییرش دهد و سانسورش کند و بعد تر هم جایی بگذراد که ...

خودم ارتباط مهتاب و درد را نمی دانم.اما گاهی اوقات در بعضی شبهای مهتابی هوس باران میکنم.بعد از مهتاب متنفر میشوم.بعد می گویم ببار....

لطفا گیر ندهید...

----------------------------------------------

امشب شب مهتاب

شب درد

شب بغض و سکوت من دلسرد

 زدنیاست

امشب شب بی هم دمی عاشق تنهاست

امشب شب یک شعر سیاه است

بیا اشک

بیا اشک کمک کن

بیا تا که بباریم

بگرییم

بگوییم غمی از

 دل پر غصه ی  پر قصه ی خود را

و بگوییم به دنیا

که این جا

چه بی کس

و چه تنهاست دل ما

سکوت است همه کار دل سوخته از آتش دنیا

و چه سخت است تنفس

و چه سخت است دویدن

و فرار از همه ی دلهره ها

بیا اشک کمک کن

که بگوییم

چه تنها و چه بی کس شده این دل

هوا سخت به تاریکی و  سردی است

و جهان دور زمردی است

و بغضی که فشرده است گلو را

یکی نیست بیاید...؟

 

  • سید مهدی حسینی
۰۲
تیر


دیشب کلی خوشحال شدم.وقتی وارد سایت بانک...شدم و موجودی حسابم رو چک کردم دیدم یه مقدار پول اون ته تهاش مونده.اما مقدار مشکوک بود.آخه 2 سه روز قبل همین مقدار به حساب یه بنده خدایی ریخته بودم و یا به عبارت دیگر کارت به کارت کرده بودم و بدهی هام رو داده بودم.ضمن اینکه تاییدیه ارسالش هم به ایمیلم ارسال شده بود.بازم شک کردم و رفتم ایمیلم رو چک کردم دیدم خبری از تاییدیه نیست.فکر کنم پاکش کرده بودم.امروز صبح اول وقت رفتم بانک.یه گردش حساب گرفتم.دیدم نوشته اصلاحیه.یعنی همه ی خوشحالی هام نقش بر آب شد.حالا باید دوباره کارت به کارت کنم.اینم از خوشحالی 1 شبه ی من.خوب شد پول شام دیشب رو جدا گذاشته بودم...

 

  • سید مهدی حسینی