بسم الله
امروز بعد از مدتها نشستم و وبلاگم رو باز کردم.البته نه فقط این رو.بلکه وبلاگ های قدیمی تر رو. اصلا یادم نبود آخرین مطلبم چیه و چی نوشته بودم. یه نگاهی بهش انداختم و بعد هم رفتم سراغ لینک های وبلاگ. شروع کردم دونه دونه باز کردن
کانون مهدویت... حرف خدا... آخر عشقا مهدی ... sms حدیث... و شیدا و ...
تا رسیدم به مهدی پرویز.
بیشتر وبلاگ های دوستام مرگ مجازی داشتن.هر کدوم حد اقل چند ماهی بود که ننوشته بودن و بعضی هاشون چند سال
اما وبلاگ مهدی پرویز!
آخرین بار پنجشنبه چهارم فروردین 1390ساعت 3:12 آپ شده بود و بعد از اون دیگه خبری نبود.خیلیا مرگ مجازی داشتن.اما مهدی پرویز مرگ حقیقی داشت.چقدر دلم براش تنگ شده.یادش بخیر.هنوز بعضی از نوشته هاش رو دارم.بعضی از شعراش رو دارم.هنوز صداش و لحنش و قدبلندش تو ذهنمه.هنوز ناراحتی قلبیش تو ذهنمه.هنوز درد دلاش تو ذهنمه
میخواستم بنویسم از بقیه ی دوستان.اما دیگه نمیشه.
...