۲۰
آذر
ﺟﺎ ﺗﻨﮓ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻣﺎ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺍﯾﻢ؟
ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻃﻌﻨﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﮐﻨﻨﺪ ...
ﺑﺎﺷﺪ ﺣﺴﯿﻦ ..
ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑﻼ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺑﻬﺎ ..
ﺑﺪﻫﺎ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﻋﻘﺪﻩ ﺩﻝ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻭﺍ کنند..؟؟
1392/5/28
بايد فراموشت كنم چنديست تمرين ميكنم/ من ميتوانم ميشود،آرام تلقين ميكنم..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..
ﺟﺎ ﺗﻨﮓ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻣﺎ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺍﯾﻢ؟
ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻃﻌﻨﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﮐﻨﻨﺪ ...
ﺑﺎﺷﺪ ﺣﺴﯿﻦ ..
ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑﻼ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺑﻬﺎ ..
ﺑﺪﻫﺎ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﻋﻘﺪﻩ ﺩﻝ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻭﺍ کنند..؟؟
پاییز که می آید دلهره میگیرم.دلهره ای عجیب برای روزهای سخت پیش رو
پاییز که می آید میدانم که تو نیستی و من هستم و تنهایی این روزها
پاییز که می آید همه اش سرخی و زردی است
سرخی گونه ای یخ زده ام و زدی پیشانی تب دارم
پاییز که می اید میترسم که قدم بر دارم در کوچه ای برگ ریز خاطرات
و صدای شکستن قلبی که زیر پای عابران ِ بی توجه میشکند و له می شود
پاییز که می آید سخت میشود نفس کشید
سخت می شود دید
سخت می شود حرف زد
و حرفی نمانده که بگویم برایت
همه را هزاران هزار بار گفته ام
و من این روزها انتظار میکشم
سی سالگیم را