هـر روز روی آیـنـه
کـنـارِ شـیـرِ آب
رویِ درِ یـخـچـال
کـنـار کفش هـایـم بـرای ِ خـودم یـادداشـت مـی گـذارم :
زنـدگـی کـن . . .!
گاهی باید کسی را که بار ها او را بخشیدی
و نفهمید نبخشی تا این بار در ارزوی بخشش تو بماند..!
گاهی نباید صبر کرد!
باید رها کرد ورفت تا بدانند
درست است تاحالا مانده ای اما رفتن را بلدی..!
گاهی برسر کارهایی که برای دیگران انجام میدهی باید منت بگذاری
تا انرا کم اهمیت ندانند...!
گاهی باید بد بود برای کسی که قدر خوب بودنت را نمیداند...
وگاهی باید به ادم ها از دست دادان را متذکر شد...
ادم ها هر قدر هم خوب باشند در برابر نامهربانی تا ابد صبر نمیکنند...!
بلاخره یک جا در را باز میکنند و برای همیشه میروند...!
شیرین ترین اشتباهم دل بستن به تو بود....
وشیرین تر از ان تمنای وجودت...
وحالا تلخ ترین کار عاقلانه ام
دل کندن از توست......