عطر عاشقی
شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۵:۲۲ ب.ظ
بوی عطر عاشقی را حس کردم.بوی قدیم و یادگار های گذشته را.وقتی در میان وسایلم به دنبال چیز ی می گشتم به یکباره بویی آشنا به مشامم خورد.به دنبالش رفتم.به دنبال تمام خاطرات.به دنبال عطر حضور تو.چه قدر آشنا بود.نمیدانی با چه ذوقی به دنبالش گشتم.بیشتر از آن چیزی که به دنبالش بودم.و پیدایش کردم.کاش بودی و می دیدی خوشحالی ام را در آن لحظه.انگار تمام دنیا را داده بودند.آرام باز کردم شیشه ی عطر را و تو را بوییدم.تمام وجودم سر شار از عطر عاشقی شده بود.اما بلافاصله غمی عجیب وجودم را فرا گرفت.غمی به بزرگی یک دنیا.غم نبودنت و رفتنت.کاش ..
الآن که مینویسم تو را استشمام می کنم و یاد تو در جریان است در وجودم.کاش بودی و کاش می دانستی
- ۹۲/۰۲/۲۱